موعود در ادیان دیگر


 





 

یهود و مسیحیت
 

یهود
 

شاید مهم ترین محور اندیشه ای که از دیدگاه تفکر انسان شناختی در دین یهود وجود داشته باشد وسپس آن را در سایر ادیان الهی نیز می یابیم، تصویر هبوط یعنی سقوط انسان از موقعیت استعلایی و بهشتی خود به زندگی وسختی بر روی زمین است که در مفهوم «گناه نخستین»مستتر است.
ایدئولوژی معاد شناختی یهود که از این تصویر ریشه می گیرد بر باور به یک خدای واحد، قهار وتوانمند استوار است که با حضرت ابراهیم (ع) پیوند بسته و قانون (تورات) خود را به موسی (ع) سپرده و بر یک خط سیر ضروری در رفتار انسانی تاکید می کند که سرانجام به«نجات» به دست یک منجی درپایان عمر جهان خواهد انجامید.«سرنوشت بشری» در این مفهوم سرنوشتی مشترک است که آینده ای مشترک را نیز ایجاب می کند، هرچند این اشتراک... با مفهوم «برگزیدگی» قوم یهود ناخوانایی دارد.

مسیحیت
 

مسیحیت کما بیش برپایه ی مشترکی از منظر باورهای کیهان پیدایشی و معاد شناختی با یهودیت قرار می گیرد. از این روست که از یک سنت مسیحی – یهودی که در عرصه ی فرهنگی سخن به میان می آید که در قالب کتاب مقدس (عهد عتیق و عهد جدید) پایه های باورهای مسیحی را تشکیل می دهد.با وجود این سنت مزبور نتوانسته است جدایی ریشه ای این دو مذهب را که پاره ای از مفاهیم بنیادین مسیحایی منشا می گیرند، نفی کند.

اندیشه موعود گرایی در یهود ومسیحیت
 

تورات کتاب مقدس یهودیان در بخشی از مندرجات خود صراحتن علت عدم نزول رحمت الهی و نجات آدمیان از شوربختی را غوطه وری در منجلاب فیاد و گناه دانسته و شرط تحقق عدالت خداوندی را گرایش آنان به انصاف و رعایت اصول انسانی معرفی می کند. (تورات، اشعیای نبی، باب 59)
در بخشی دیگر از تورات، خداوند قریب الوقوع بودن تحقق عدالت خویش را بشارت داده و مومنان را به اجرای عدالت فرا می خواند.(تورات، اشعیای نبی، باب 56)
تورات به دنبال تحقق وعده الهی، صالحان و حکیمان را وارثان حقیقی زمین معرفی کرده و انان را به انقطاع شروران مژده می دهد. (تورات، مزامیر، مزمور 37)
تورات در مضامین فوق ضمن پیش گویی صریح ظهور منجی موعود، انقطاع نسل اشرار، حاکمیت صالحان بر زمین و... اشاره دارد.
انجیل نیز ضمن پیش گویی قیام منجیان دروغین در آخرالزمان صراحتن رواج فساد وظلم و.. را نیز همراه بلایای آسمانی مطرح می کند.

موعود یهود ومسیحیت
 

نجات دهنده ی واقعی (در یهود)خدای مقتدر و دانا و آگاه برهمه چیز است که به بندگان خود نیروی نجات روحانی می بخشدئ و جز او نجات بخشی نیست وتنها اوست که می تواند امید آدمیان را برآورده سازد و آنان را از گناه برهاند و در سختی یاری کند.
نجات دهنده پایانی بر مبنای معتقدات یهودیان، مسیح ( ماشیح) است که جهان درخشان و با شکوه آینده را می سازد و اعتقاد بیشتر دانشمندان یهود این است که ظهور میسح و فعالیت او برای بهبود وضع جهان و تامین خواسته ها و نیازهای مردمان بخشی ار نقشه های خداوند در آغاز آفرینش بوده است ولزوم نجات بخشی که کسی جز مسیح نیست پیش از آفرینش کائنات به ذهن خداوند خطور کرده است.
در کتب عهدین امید بستن به جهانی روشن و نورانی که در ان آدمی همه خواست های خود کامیاب شود و از گناهان پاک و از همه دلبستگی ها ی مادی و جلوه های نازیبای آن رهایی یابد و ایمان به نجات دهنده آشکارا دیده می شود.
هرچند نجات دهنده واقعی خداست و بس، اما آنان که او برکشد وبه درجه ای از نیرو و قدرت برساند که کامیابی قوم شان را سبب شوند، نیز نجات دهنده اند مانند یوشع بن نون.
اما در عهد جدید نجات دهندگی به عیسی (ع) نسبت داده شده است، زیرا او مامور شده که امت خویش را از گناه نجات بخشد.
مسیح نجات دهنده ی آخرین نیز هست، مسیحی که به اعتقاد پیروان خویش به صلیب کشیده شد.
مسیح به اعتقاد مسیحیان نیز آخرین نجات بخش است و در مورد آفرینش او به چنین اندیشه ای برخورد می کنیم.آن جا که عیسی (ع) با یهودیان گفتگو می کند، ظاهرا به وجود خویش در آغاز آفرینش ( حتی قبل از ابراهیم اشاره می کند.)
«به اعتقاد همه یهودیان نجات دهنده انسانی است همانند دیگران ام ابرخوردار از جلوه وجبروت خدایی و جهان را با نور خویش که جلوه ای از نورخداست روشن خواهد کرد.» ( یوحنا 8،56،57)
البته برخی این ماشیح یعنی نجات دهنده ی آخرین را همان داود می شمارند وباز برخی دیگر می گویند که خداوند در پایان جهان داود دیگری را برای نجات مردم می فرستد.
گرچه در این زمینه آراء متفاوتی اظهار شده است که گاه یکدیگر را نقص می کنداما آن چه روشن است این که مسیح از خاندان داود است که در پایان جهان برای نو ساختن جهان و نجات آن ظهور خواهد کرد.
به اعتقاد مسیحیان و به اشاره های آشکار مطالب عهد جدید، نجات بخش پتایانی همان عیسی مسیح است که بار دیگر زنده خواهد شد و جهان را از نابسامانی خواهد رانید.

علائم ظهوردر یهود
 

ازعلائم آمدن«روز یهوه»، گذشته ازتغییرات عظیم کیهانی، چون: تاریک شدن خورشید وماه، افتادن ستارگان از آسمان، حدوث طوفانها وزلزله های دهشتناک، بروز قحط وطاعون، درگرفتن جنگهای سخت با نیروهای ظلم وشر وفساد است، یکی ازمهم ترین وقایع، هجوم یاجوج وماجوج وفتنه مسیحای دروغین(دجال) است که مظاهر قدرت های شیطانی اند. سرانجام قدرت ومشیت الهی بر قوای اهریمنی غالب می شود وعالمی نو که عدل ورحمت الهی برآن حاکم است_ آغاز می گردد.

علائم ظهور در مسیحیت
 

هرچند برای ظهور روز و ساعت مشخصی یاد نشده و قیام مسیح ناگهانی دانسته شده است اما نشانه هایی مبهم و غیر مشهود و گاه مشهود نیز در متون آمده است:
نشانه های عمده ای را که برای ظهور مسیح یاد شده است می توان تحت چند عنوان خلاصه کرد:
1) ظهور مسیح با ذلت قوم یهود بستگی دارد، هر وقت آشکار شود ذلت پایان می پذیرد.
2) ظهور هنگام رقابت دولت ها و جنگ آنان با یکدیگر خواهد بود.
3) در عهد جدید به ظهور مسیح دروغین ( دجال) نیز اشاره شده است.
4 ) پیدا شدن نشانه های مشخصی در آفتاب و ماه وستارگان و خرابی اورشلیم و حیرت از علائم ظهور است.

جهان پس از ظهورموعود یهود
 

موعود ونجات دهنده قوم یهود، به کلی باجهان قبل از ظهور تفاوت دارد. دنیایی است باقانون های نو_ بارنگی الهی جهانی که درآن، آسایش همگانی فراهم شده، نیروی بالندگی ونیک بختی جامعه به بالاترین رشد خود رسیده است..
زنانش زاینده تر می شوند، درختانش پر میوه ورودهایش خروشان وزمین هایش پر محصول تر ازهمیشه می گردد. گندم هایش چندان درشت می شوند که به قلوه های گاو همانند خواهند بود وهر پانزده روز یکبار آماده درو می گردد. آنگاه زمین آرامشگاه ابدی انسان می گردد ودد ودام وجانور وحشی، همگی ازروی زمین رخت خواهند بر بست.
آب ها دربیابان ها ونهرها در صحرا خواهد جوشید وسراب به برکه ومکان های خشک به چشمه های آب مبدل می گردد. درمسکنی که شغال ها می خوابند، علف وبور ویا نی خواهد روئیدودرآنجا شاهراهی وطریقی خواهد بود که نجسان ازآن عبور نخواهند کرد بلکه محل گذرپاکان خواهد بود. هرکه درآن راه سالک شود_ اگرچه هم جاهل باشد_ گمراه نخواهد گردید. شیری درآن نخواهد بود وحیوان درنده ای برآن نخواهد شد. بلکه ناجیان برآن سالک خواهند گشت.
وزمین ایشان ازنقره وطلا پر شده وخزاین ایشان را انتهایی نیست وزمین ایشان از اسبان واربه های ایشان راپایانی نیست. چنان که درطول مندرجات منابع اوستایی، درباره سوشیانت ملاحظه گردید، پس ازظهور موعود یهود نیز جهان نورانی وروشن است واین روشنی، جلوه ای است از نور همیشگی اهورایی که برقوم برگزیده وپالوده خواهد تابید، دراین روزگاران، نور ماه و خورشید، بیشتر اززمانهای پیشین خواهد بود:
ودر روزی که خداوند شکستگی قوم خودرا مشاهده نماید، زخم های ایشان را شفا خواهد داد وروشنایی ماه مثل روشنایی خورشید، هفت چندان ومثل روشنایی هفت روز خواهد بود. بیماران درمان خواهند شد وبا طلوع آفتاب عدالت، آبی ازاورشلیم جاری می شود، داروی دردهای شفا نیافته خواهد بود ومردگان رازنده خواهد کرد. نه تنها آب جاری شده ازاورشلیم شفا دهنده است، بلکه درختانی هم که ازآن آب سیراب می شوند، میوه هایشان درمان بخش وشفا دهنده خواهد بود وهر ماه میوه ای تازه خواهند داد هم میوه و هم برگهای درختان مزبور درمان تمامی دردهاست. با آنکه قیام وظهور نجات دهنده با جنگ ها وخونریزی ها همراه است، اما پس ازظهور، جنگ و خونریزی ازجهان رخت خواهد بست وقومی بر قوم دیگر تیغ نخواهد کشید.
«وامتی بر امتی شمشیر نخواهد کشید وبار دیگر جنگ را نخواهد آموخت.»و«درآن به جهت ایشان با حیوانات صحرا ومرغان هوا وحشرات زمین عهد خواهم بست وکمان وشمشیر وجنگ رااز زمین خواهم شکست وایشان را به امنیت خواهم خوابانید»و«با ازمیان رفتن جنگ، گریه وشیون نیز نابود خواهد شد وشادمانی وخرمی دل ها را تسخیر خواهد کرد.»
«مرگ برای همیشه نابود خواهد شد واشکی درماتم کسی ریخته نخواهد شد. خداوند یهوه، اشکها رااز چهره پاک خواهد نمود.»
بنا به بشارات،پس ازاسارت، پس ازظهور موعود رهایی بخش یهود، دنیای مطلوب ودنیایی مه فاقد غم واندوه ونامردی است_ روی خواهد نمود لبخندها بجای غم ها خواهد نشست.
«وفدیه شدگان خداوند بازگشت نموده، باترنم به صیهون خواهند آمد وخوشی جاودانه بر سر ایشان خواهد بود وشادمانی وخوشی را خواهد یافت وغم ناله، فرار خواهد کرد»
آنچنان که پس ازظهور سوشیانت، زبان مردمان یکی خواهد شد واز دوردست با یکدیگر سخن خواهند گفت، پس از ظهور موعود یهود نیز«زبان ها گشوده وگویا چشم ها بینا_ پای ها دوان» خواهد بود.
«او به عقوبات الهی می آید وشما رانجات خواهد داد، آنگاه چشمان کوران باز خواهد شد وگوشهای کران مفتوح خواهد گردید. آنگاه لنگان مثل غزال جست وخیز خواهند نمود وزبان گنگ _ خواهد سرایید.» وبندگان یکدل ویک زبان سرود خدایان خواهند سر داد ومردم بازبان پاک وقلبی روشن وبی آلایش، خدا را خواهد ستود.آنگاه نجات دهنده با144 هزار تن ازیاران یکدل ویک زبان خویش بر زمین حکومت خواهند راند_ یارانی که به نور خدایی آراسته اندو هرگز زبان به دروغ نیالوده اند.
«جهان سرشار از آب میوه وبرکت است وآدمیان تنها خداوند را ستایش می کنند تاریکی برچیده_همیشه روز است وفرمانروایی، ازآن مردان وزنان توانایی است که حکومتشان جاوید است.» چنان که دربشارت های ایرانی، یکی ازنشانه های ظهور سوشیانت، خلاصی ضحاک ازبند هزار ساله وگمراه کردن مردم وبالاخره جنبش فریدونی واسارت دوباره وکشته شدن اژی دهاک(ضحاک) بدست فریدون است، درمکاشفات یهود نیز یکی از علائم الظهور جنگ فرشتگان بااهریمن(شیطان) وراندن وی ازبارگاه کبریایی وفرو افتادن او بر زمین.نابود گشتن وی است. این درماندگی ابلیس هزار سال بطول خواهد انجامید وپس از سر آمدن هزاره مذکور، ابلیس رها میشود. تا یاجوج و ماجوج را گمراه سازد وایشان رابر علیه موعود بشوراند. اما پس از انجام ماموریت، به دریاچه کبریت وآتش افکنده خواهد شد وتا ابد عذاب را تحمل خواهد کرد.
«... وچون هزار سال به انجام رسد، شیطان اززندان خلاصی خواهد یافت تا بیرون رود وامت هایی را که درچهار زاویه جهان اند، یعنی یاجوج وماجوج راگمراه کند وایشان را بجهت جنگ فراهم آورد، که عدد ایشان چون ریگ دریاست وبرعرصه جهان برآمده، لشگرگاه مقدسین وشهر محبوب را محاصره کردند. پس آتش ازجانب خدا ازآسمان فروریخته، ایشان رابلعید وابلیس که ایشان راگمراه می کند به دریاچه آتش انداخته شد که وحشی ونبی کاذب هستند وایشان تا ابد الاباد شبانه روز عذاب خواهند کشید.»

زمان ظهور
 

برای ظهور مسیح و قیام او تاریخ مشخصی وجود ندارد، اشارات ماخذ مختلف گاه کلی است و زمانی به سال های غیر دقیق و نامشخص اشاره می کند.
«برخی می پندارند که مسیح، فرزند داود است، زمانی ظهور می کند که مردم یا مجرم اند یا بی گناه.این گروه به آیه ای در اشعیاء نبی استناد می کنند «... دیگر عادل و نیکوکاری یافت نمی شود تا به خاطر او این کار را انجام دهد.» گروه دوم هم به آیه زیر استناد می کنند: «و جمیع قوم تو عادل خواهند بود و زمین را تا ابد متصرف خواهند شد» (اشعیا 6،60،21)
برای ظهور روز وساعت مشخصی تعیین نشده است و جز خدا هیچ کس نمی داند: «اما از آن ساعت و روز هیچ کس اطلاعی ندارد، حتی ملائکه آسمان جز پدر من وبس»( انجیل متی – 24و36)
«پس بیدار باشید زیرا آن روز و ساعت را نمی بینید».( انجیل متی – 25و13)
ظهور مسیح ناگهانی و غیر منتظره است و هم چو برق در زیر آسمان می درخشد و یا چون دزد در شب می رسد...او درست در ساعتی می رسد که گمان برده نمی شود.پس چون او ناگهان و بی خبر از راه می رسد، بربندگان راستکار و درست کردار است که هرلحظه منتظر او باشند، چه اگر ناگهان از راه برسد آن که کار خویش نساخته است پشیمانی خواهد برد.

اسلام
 

اندیشه موعود گرایی در اسلام:
 

در تاریخ اندیشه مسلمین هموراه عقیده به موعود آخرالزمان از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و از ارکان عمده ی دین به شمار می رود.به طور کلی این باور از دو منظر قابل بررسی است: 1 آیا ت قرآن 2 احادیث و روایات منقول از معصومین.
آیات قران بدون آن که صراحتن نامی از منجی به میان آورد و در آیات متعدی غلبه نهایی اسلام بر ادیان دیگر و حاکمیت و اقتدار مطلق بندگان صالح خدا را بر زمین پیش بینی می کند.( انبیا 105)
اخبار کثیر و متواتری از علائم ظهور و قیام موعود در متون روایی شیعه وسنی نقل شده وکتب بی شماری پیرامون زندگی موعود نگارش یافته است.

موعود اسلام
 

به اعتقاد شیعیان، جهان پر از ستم.کینه، قحط وتهیدستی، را آزاد مردی سامان می دهد که ظهورش مسلم وقیامش قطعی است.
این موعود مهدی نامیده شده وآخرین فرزند امام از امامان 12 گانه شیعه و فرزند بلافصل امام حسن عسکری است.نسبتش از طریق فاطمه الزهرا (س) به پیامبر اسلام می رسد.
مادرش به نام های نرجس، ریحانه، سوسن، وبه القاب ملکیه، صیقل و حکیمه است.
در 15 شعبان 255 ه. ق متولد شده و هنگام تولدش با نورخویش اطراف را روشنی بخشید.و هنگامی که متولد شد به یگانگی خداوند ورسالت جدش شهادت داد.
تا 5 سالگی تحت سرپرستی پدرش بود و در همان سال به مقام امامت رسید.اما به مدت 69 سال با همه ی مردم در ارتباط نبودو این دوران را غیبت صغری می نامند.از آن پس تا کنون موعود اسلام در غیبت کبری به سر می برد و شیعیان منتظر ظهور او هستند.

علائم ظهور
 

از مجموع روایاتی که در کتابهای حدیث، تفسیر تاریخ درباره عرصه ظهور مهدی(عج) موعود نقل شده، دو مطلب درباره مشخصات آخر الزمان_ بمعنی عصر مهدی موعود_ بصورت تواتر معنوی به دست می آید. نخست اینکه دراین عصر، پیش از ظهور مهدی موعود، فساد اخلاقی وبیداد وستم همه جوامع بشر را فرا می گیرد وبه صورت عام ترین پدیده درروابط انسان ها درمی آید.
درپاره ای ازروایات اسلامی برای آخرالزمان علائم دیگری نیز یاد شده است، مانند ظهور دجال، ظهور دابه الارض که چهارپایی عظیم الجثه است و خروج یاجوج وماجوج ونزول عیسی درمیان مردم؛ از نشانه های نزدیک شدن ظهور مهدی، به وقوع پیوستن خسوف وکسوف، ایستادن خورشید درمیان آسمان، کم وزیاد شدن نور ماه وخورشید، گرم شدن حرارت آفتاب ازمغرب، پیدا شدن آتشی درآسمان که ازسرزمین برهوت برخاسته باشد طلوع ستاره دنباله دار از مشرق زمین_ است که تمامی این علائم نشانگر نزدیک شدن ظهور مهدی ( ع) خواهد بود.

جهان پس از ظهور موعود اسلام
 

جهان درعصر مهدی موعود، ازآرامش وهمبستگی وارتباط وسیعی برخوردار است.
جهانی است که ارتباط افراد آن با یکدیگر بسیار ساده و آسان می شود. چنان قدرت و قوتی به گوش ها و چشم های مردم داده می شود که از دورترین راه سخنان یکدیگر را می شنوند بدون آنکه از جای خود حرکت نمایند.
درآن هنگام گرگ و گوسفند باهم چرا کنند. گزند گان زمین چهارپایان در میان مردم به حرکت درآیند و هیچ یک از آنها به دیگری آزار نمی رساند. زهر از گزنده ها برداشته می شود، برکت های زمین چند برابرمی شود.زمین سرسبز تر و خرم تر از گذشته می شود. میوه های درختان بزرگتر از همیشه می گردد. رافت و مهربانی در میان اهل زمین حاکم می شود. مدارا و مساوات گسترش می یابد. مال دنیا میان مردم به تساوی تقسیم می شود، بطوریکه فقیر وغنی ازهم شناخته نمی شوند.
دست مبارک خود ا برسر مومنان خواهد کشید که عقلشان کامل شود وهر شیعه را قوت 40 مرد خواهد بود. جمیع امراض وکینه ها وسستی ها به برکت آن حضرت ازایشان برطرف می شود.
به طور کلی به استناد آیات وروایات برای جهان پس از ظهور موعود در اسلام می توان سه ویژگی عمده ذکر کرد:
1) حکومت تشکیل شونده بر اساس سنت پیامبر اسلام بوده وجهانی است.
2) عدالتی فراگیر در همه جا برپا می شود.
3) این دولت وحدت آفرین بوده ومختص یک فرهنگ نیست.

نتیجه گیری
 

موعود گرایی در همه ی ادیان وجود دارد.
اندیشه موعود گرایی در طول حیات ادیان زنده و جاری است.
هیچ کدام از موعود ها ظهور نکرده اند.
تولد وزندگی آنان شگفت انگیز است.
موعود دارای زندگی دنیوی نبوده ویا حداقل دارای زندگی مادی قابل مشاهده نیست.
نجات دهنده همواره از خاندان پیامبران بوده و دارای صفات خوب و پسندیده واخلاق نکوست.
در همه ادیان قبل از ظهور، جهان دارای نوعی تشویش و گناه وفساد وتباهی است.
موعود ها، حکومتی تشکیل خواهند داد که جهانی بوده ومختص یک قوم نیست.
قیام مسلحانه به همراه یاوران موعود در برپایی حکومتی دین محور در همه ادیان ذکر شده است.
وقوع حوادث ناگوار و ویرانگر وبلایای طبیعی نیز از نشانه های مشترک قبل از ظهور ادیان است.
منبع:adyannews.com
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb